از آن لحظهها، روزهای تلخی که دلِ آدم میریزد پایین؛ سرک میکشند گاه و بیگاه به زندگی و نفسِ آدم را میگیرند؛ جانِ آدم را میمکند و آن چه میگذارند تفالهای است از بیهودگی، واماندگی و تعفنِ احساسی که فقط میخراشد؛ فقط بلد است که بخراشد وجود و ذهن و روح را. این لحظهها، روزها مکرر که میشوند، زود به زود سراغِ زندگی را که میگیرند، نقطهای میرسد که تنها باید همه چیز را، خاصه خودت را روی تمام زندگیات استفراغ کنی تا حق مطلب ادا شود...
No comments:
Post a Comment